تحلیل پوششی داده ها
الهام ذاکر هرفته؛ فرانک حسین زاده سلجوقی
چکیده
هدف: در این مقاله مدل ترکیبی برای تعیین ظرفیت تولید با درنظرگرفتن ورودی و خروجیها براساس کارایی پرداخته و زیان ناشی از عدم استفاده مناسب از ظرفیت تولید نیز محاسبه می شود.
روششناسی پژوهش: تحقیق حاضر از نظر نوع هدف، کاربردی و از لحاظ نوع مطالعه بنیادی است. روش ارزیابی ظرفیت تولید، براساس مدل تحلیل پوششی دادهها است که ...
بیشتر
هدف: در این مقاله مدل ترکیبی برای تعیین ظرفیت تولید با درنظرگرفتن ورودی و خروجیها براساس کارایی پرداخته و زیان ناشی از عدم استفاده مناسب از ظرفیت تولید نیز محاسبه می شود.
روششناسی پژوهش: تحقیق حاضر از نظر نوع هدف، کاربردی و از لحاظ نوع مطالعه بنیادی است. روش ارزیابی ظرفیت تولید، براساس مدل تحلیل پوششی دادهها است که برای ارزیابی کارایی و عملکرد مناسب بوده و قابلیت تعیین ظرفیت تولید را نیز دارد. در مدلهای موجود ارزیابی ظرفیت تولید، با فرض امکان تغییر تمامی ورودیها/ خروجیها با یک ضریب ثابت (مدل شعاعی) و یا با فرض تغییر مجزا در تمامی عوامل موثر بر تولید (مدل غیرشعاعی) بیان شدهاند. اما در واقعیت ممکن است در سازمانها/ شرکتها برخی ورودی و خروجیها به صورت شعاعی و برخی از آنها به صورت غیرشعاعی تغییر کنند. در این مقاله، مدل جدیدی برای تعیین ظرفیت تولید ارائه شده که ظرفیت تولید را در حضور عوامل شعاعی و غیرشعاعی بصورت توام میسنجد همچنین قابلیت تشخیص زیان ناشی از هر یک از مواردی مانند قیمت خروجیها، قیمت ورودیها و یا مقدار کمبود خروجی و مازاد ورودی را دارد و مدلی مناسب برای ارزیابی ظرفیت تولید در مسائل کاربردی و واقعی است.
یافتهها: رویکرد پیشنهادی در این مقاله به ترکیب نکات مدل شعاعیCCR و مدل غیرشعاعیSBM با هدف تعیین ظرفیت تولید و نه فقط سنجش کارایی میپردازد و به کمک آن میتوانیم ظرفیت تولید را علاوه بر دادههای شعاعی، با حضور دادههای غیرشعاعی ارزیابی نماییم. در مطالعه موردی دوازده بیمارستان با ورودی ثابت پزشک، و ورودی متغیر پرستار و دو خروجی بیماران سرپایی و بستری، ملاحظه گردید که با حذف ورودیهای متغیر در حضور خروجیهای شعاعی و غیرشعاعی بهبودی در کارایی حاصل نمیگردد. از طرفی نتایج نشان میدهد برخی بیمارستانها باید استفاده از ظرفیت خود را بهبود بخشند و در برخی بیمارستانها با افزایش تعداد پرستاران، میتوان تعداد بیماران سرپایی و یا بستری را بیشتر کنند و عملکرد بیمارستانها را بهبود بخشید. سپس با استفاده از تجزیه کاراییها عامل ناکارایی و مقدار آن مشخص گردید. مدل ترکیبی تعداد واحدهای ناکارای کمتری را نسبت به مدل BCC خروجی محور نشان میدهد.
اصالت/ارزش افزوده علمی: در این مقاله مدل ترکیبی ظرفیت تولید در حضور شاخصهای شعاعی و غیرشعاعی ارائه شده است که میتواند مقدمهای برای ارائه مدلهای DEA ظرفیت تولید تحت شرایط ورودی و خروجیهای متفاوت باشد.
تجزیه و تحلیل و مدلسازی مدیریت زنجیره تامین
امیر رحیمی؛ فرانک حسین زاده سلجوقی
چکیده
رویکرد جدیدی که در سالهای اخیر بر مدیریت عملیات حاکم شده، رویکرد مدیریت زنجیره تأمین(SCM) است. مدیریت زنجیره تأمین در سالهای گذشته توجه زیادی از محققان را به خود جلب کرده است. این روش برای بهبود همزمان عملکرد اقتصادی، اجتماعی و محیطی تبدیلشده است. بنابراین، ارزیابی SCM یک وظیفه مهم برای هر نوع از سازمانها است. در میان روشهای ...
بیشتر
رویکرد جدیدی که در سالهای اخیر بر مدیریت عملیات حاکم شده، رویکرد مدیریت زنجیره تأمین(SCM) است. مدیریت زنجیره تأمین در سالهای گذشته توجه زیادی از محققان را به خود جلب کرده است. این روش برای بهبود همزمان عملکرد اقتصادی، اجتماعی و محیطی تبدیلشده است. بنابراین، ارزیابی SCM یک وظیفه مهم برای هر نوع از سازمانها است. در میان روشهای ارزیابی، تحلیل پوششی دادهها(DEA) یک روش مناسب برای ارزیابی SCM به نظر میرسد. برخی از واحدهای تصمیمگیرنده از چندین بخش یا مرحله تشکیلشدهاند که یک شبکه از زیرفرآیندها را ایجاد میکنند. برای ارزیابی این نوع از واحدها از روشهای تحلیل پوششی دادههای شبکهای استفاده میشود. در این مقاله، دو رویکرد برای محاسبه کارایی مدیریت زنجیره تأمین بهصورت فرآیند شبکهای در نظر گرفتهشده است. در رویکرد نخست، تعمیم مدل مجموع وزندار برای محاسبه کارایی و بازده به مقیاس زنجیره تأمین با فرآیند دومرحلهای را بهصورت تک هدفه در نظر گرفتهایم. در رویکرد دوم، مدل مجموع وزندار را برای اولین بار برای محاسبه کارایی و بازده به مقیاس زنجیره تأمین با فرآیند دومرحلهای را بهصورت یک مدل برنامهریزی چندهدفه ارائه کردهایم؛ لذا با توجه به نظر و علایق تصمیمگیرنده سعی در تک هدفه کردن آن داشته و کارایی مراحل و فرآیند تولید کل را پس از تک هدفه کردن به دست آوردهایم. در قسمت دیگر مقاله، با توجه به دو رویکرد ارائهشده، درصدد تعیین بازده به مقیاس مدیریت زنجیره تأمین آمدهایم. روشهای پیشنهادی، برای ارزیابی کارایی و بازده به مقیاس زنجیره تأمین در شرکتهای تولید رزین ایران استفادهشده است. سه شرکت در هر دو رویکرد، کارای شبکهای بوده و دارای بازده به مقیاسهای افزایشی، ثابت و کاهشی هستند.
تحلیل پوششی داده ها
عباسعلی نورا؛ فرانک حسین زاده سلجوقی؛ مریم خدادادی
چکیده
در دنیای واقعی، واحدهای تصمیمگیری وجود دارند که در آنها فرآیند تولید را میتوان بهصورت یک فرآیند دومرحلهای یا چندمرحلهای در نظر گرفت. برای ارزیابی این نوع واحدها از روش تحلیل پوششی دادههای شبکهای استفاده میشود. در این مقاله، واحدهای دومرحلهای موردبررسی قرارگرفته است که در فرآیند دومرحلهای، خروجیهای مرحله اول، ...
بیشتر
در دنیای واقعی، واحدهای تصمیمگیری وجود دارند که در آنها فرآیند تولید را میتوان بهصورت یک فرآیند دومرحلهای یا چندمرحلهای در نظر گرفت. برای ارزیابی این نوع واحدها از روش تحلیل پوششی دادههای شبکهای استفاده میشود. در این مقاله، واحدهای دومرحلهای موردبررسی قرارگرفته است که در فرآیند دومرحلهای، خروجیهای مرحله اول، ورودیهای مرحله دوم هستند که اصطلاحا به آنها "اندازههای میانی" میگویند. هدف این تحقیق، تعیین و بررسی بهرهورترین اندازه مقیاس واحدهای تولیدی با استفاده از فرآیند دومرحلهای بر اساس سطح تقاضا است. در این راستا، ضمن تعیین واحدهای MPSS با روشهای DEA کلاسیک، به تعمیم آن در مدلهای دومرحلهای میپردازیم. سپس حداکثر و حداقل مقدار تولید واحدهای تولیدی که در بهرهورترین اندازه مقیاس قرار دارند را در هرکدام از مراحل بهطور جداگانه به دست میآوریم و سپس آن را برای کل فرآیند تعمیم میدهیم؛ همچنین عرضه و تقاضا بهعنوان دو شاخص خروجی در نظر گرفتهشده است. ابتدا سطح تقاضا را برای هرکدام از مراحل بهطور جداگانه تعیین مینماییم، سپس بهکل فرآیند می پردازیم؛ بهطوریکه بتوان حداکثر و حداقل مقدار تقاضا را به دست آورد.